Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، فصل اول مستوران بر اساس رمانی به همین اسم نوشته محمد حنیف، ‌ روایت‌گر ماجراهایی تلفیقی از داستان‌های کهن ایرانی مانند هزار و یک شب، کشکول، گلستان و شاهنامه بود که در جایی در ایران حدود پانصد سال پیش، در شهری به نام «مستوران» رخ می‌داد و مستوران داستانی کهن از افسانه‌های دوران صفویان و غزنویان را روایت می‌کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فصل دوم هم با کارگردانی سیدعلی هاشمی، ‌ ادامه این داستان با فاصله‌ای چند ساله از آن است. محیا دهقانی جزو بازیگرانی است که در فصل دوم به سریال اضافه شده است. او در چندین سریال تلویزیونی از جمله نجلا و چند فیلم سینمایی مثل ماجرای نیمروز ساخته محمدحسین مهدویان بازی کرده و در شبکه نمایش خانگی هم در رئالیتی شوهای مافیا، ‌ ضد و چیدمانه حضور داشته است. او در این گفت‌وگو از بازی در مستوران و رئالیتی‌ها شوها می‌گوید:

از پیوستن‌تان به سریال مستوران بگویید. چطور به این سریال دعوت شدید؟

سال گذشته اواسط اردیبهشت که سریال نجلا تمام شده بود، در نشست خبری این سریال با من تماس گرفتند و خواستند به دفتر آقای پناهی، تهیه‌کننده مستوران بروم. وقتی متوجه شدم کار تاریخی است، به دلیل این که بعد از نجلا واقعا خسته بودم، ‌ رفتم دفتر که بگویم نه. ولی وقتی بخشی از سریال مستوران یک را برایم پخش کردند، ‌ خوشم آمد. دیدم از ادبیات کهن مثل شاهنامه در آن استفاده شده است و این خوشحالم کرد. فیلمنامه را خواندم با مشورت آقای ‌هاشمی، کارگردان و آقای پناهی کمی ‌روی شخصیت ماه منیر کار کردم.

پس پیش از این، مستوران یک را ندیده بودید؟

نه. چون سر سریال نجلا بودم و اصلا وقتش را نداشتم. ولی خانواده و اطرافیانم دیده بودند و خیلی هم استقبال کرده بودند. خودم هم جسته و گریخته بودم. ولی اینطور که کامل و از قسمت اول ببینم، ‌ نبود.

از ماه منیر، شخصیتی که در این سریال بازی می‌کنید، ‌ بیشتر می‌گویید؟

دوست دارم زمانی از او بگویم که چند قسمت از کار پخش شده باشد، ‌ چون می‌ترسم، ‌ هرچه بگویم شخصیت را لو دهد. ولی می‌توانم شخصیت چند بعدی است.

فصل دوم چقدر با فصل یک در ارتباط است؟

این فصل چند سال بعد از فصل یک است. یعنی بزرگ شدن لطفعلی را می‌بینیم.

فکر می‌کنید سریال‌های تاریخی چقدر برای مخاطب امروز جذابیت دارد؟

من از منظر یک مخاطب می‌خواهم بگویم. وقتی شما تاریخ را به نمایش می‌گذارید، ‌برای مخاطب بیشتر قابل قبول است. چون به دلیل ممیزی یا هر علت دیگری، ‌ نمی‌توانیم به واقعیت‌ها بپردازیم. بنابراین مخاطب آن را باور نمی‌کند. ولی در مورد اتفاقات و داستان‌های تاریخی این مشکل وجود ندارد. به طور کلی ما ایرانی‌ها آدم‌های یکی بود، ‌ یکی نبود هستیم. از تاریخ خودمان خوشمان می‌آید چون قدمت زیادی دارد. قصه را هم دوست داریم. زمانی که در دانشگاه بودم، ‌ می‌گفتم چرا کسی از شاهنامه برای ساخت فیلم و سریال استفاده نمی‌کند؟ یا یک تئاتر از شاهنامه نمی‌بینیم. فقط در صحبت‌هایمان به آن افتخار می‌کنیم. خوشبختانه سریال به خصوص در فصل دوم انقدر به این ادبیات کهن تکیه دارد و قلم آقای حنیف انقدر زیباست که آدم افتخار می‌کند چنین زبانی دارد. بگذریم که چقدر خرده داستان‌های عجیب و آموزنده دارد. مادرم از پدربزرگم نقل می‌کند که دور کرسی می‌نشستند و قصه می‌خواندند. ما به نظرم هنوز هم همینقدر داستان گفتن و شنیدن را دوست داریم. دوست داریم وقتی دور هم جمع می‌شویم از خودمان و زندگی مان قصه بگوییم. مستوران و قلم آقای حنیف این نیاز بیننده به دیدن و شنیدن قصه را پاسخ می‌دهد. او کاری کرده که نسل جدید با این داستان‌های کهن آشنا شوند. همه جای دنیا از ادبیات ما و قدرت آن صحبت می‌کنند، ‌ اما خودمان کاری با آن نداریم. نه تنها کاری نداریم، به آن ضربه هم زده‌ایم.

از جذابیت سریال‌های تاریخی برای مخاطب گفتید. ولی برای بازیگر حتما ایفای این نقش‌ها سخت‌تر است. چون در مورد شخصیت‌های امروزی می‌تواند مابه‌ازاهای آنها را در جامعه و در اطرافش پیدا کند. ولی در مورد شخصیت‌های تاریخی این امکان وجود ندارد و بازیگر نمی‌تواند متوجه شود در قرن پنجم یا ششم هجری آدم‌ها چطور حرف می‌زدند یا چطور غذا می‌خوردند.

این که ما هیچ تصویری از این شخصیت‌ها نداریم و همه چیز بر اساس تخیل ذهنی ماست، ‌کار را برای بازیگر هم سخت می‌کند و زیباست. چون اوست که اولین تصویر از این شخصیت را نمایش می‌دهد. پس باید به زیبایی‌شناسی کار و تخیل خودت خیلی دقت کنی. چون او شکل امروزی ندارد. اتفاقا فکر می‌کنم ارتباط بیشتری هم نسبت به یک شخصیت امروزی با مخاطب برقرار می‌کند. من به عنوان یک بازیگر شخصیت‌های پیچیده را دوست دارم و اجرای نقش یک شخصیت در قرن‌های گذشته برایم جذابیت بیشتری از یک نقش امروزی دارد. چون در مورد نقش‌های امروزی وقتی سر صحنه می‌روم، ‌ فکر می‌کنم یک کارمند هستم و هیچ دغدغه و چالشی برایم ندارد. ولی بازآفرینی یک شخصیت داستانی کهن یا یک شخصیت تاریخی، ‌ پر از چالش‌های لذت‌بخش است.

شما هم در تلویزیون کار کرده‌اید و هم در شبکه نمایش خانگی. به نظرتان این دو چه تفاوت‌هایی از نظر ساختاری و جذب مخاطب دارند؟

من در شبکه نمایش خانگی فقط رئالیتی‌شو کار کرده‌ام، ‌ ولی به طور کلی برای من به عنوان یک بازیگر قاب تلویزیون یا سینما یا شبکه نمایش خانگی هیچ تفاوتی ندارد. آنچه مهم است این است که تیم سازنده ارزشی برای مخاطب قائل هست یا نه. از نظر استقبال هم من معتقدم همچنان تلویزیون مخاطب بیشتری دارد. چون همه جا در دسترس است. این که فقط چند تا فیلم و عکس از یک سریال در شبکه‌های اجتماعی وایرال می‌شود، ‌ دلیل بر این نیست که همه آن برنامه را دیده باشند. ولی تلویزیون مخاطب دارد. ما نباید فقط تهران را ببینیم، آن هم از ونک به بالا. همه ایرانی ها در همه جا به اینترنت و ژلتفرم های اینترنتی پخش فیلم و سریال دسترسی ندارند. به هرحال هر کدام از این قاب‌ها مخاطب خودش را دارد. مخاطب باهوش است و دوست دارد کار خوب ببیند. برایش فرق نمی‌کند از چه رسانه‌ای آن را تماشا کند. الان در پلتفرم‌ها هم به نظرم هیچ سریال خوبی نیست. اگر کسی از من بخواهد سریالی را برای تماشا به او معرفی کنم، ‌ هیچکدام را نمی‌توانم اسم ببرم. در تلویزیون هم همینطور. به نظرم به جای جوسازی باید کار خوب ساخت و مخاطب را جذب کرد.

خودتان هم گفتید در شبکه نمایش خانگی فقط در رئالیتی‌شوها حضور داشته‌اید. برای این برنامه‌ها پیشنهاد داشته‌اید یا انتخاب خودتان بوده است؟
نه. خیلی اتفاقی بود. ولی اتفاقی بود که دوستش داشتم. چون با مردم بیشتر در ارتباط هستید. به عنوان یک شرکت کننده در رئالیتی‌شو یا مسابقه هیچ نقابی از نقش ندارید، فقط یک نقاب هست و آن دوربین است. خیلی بیشتر خودتان هستید. این خیلی جالب است که مخاطب می‌خواهد با دیدن این برنامه‌ها یک ساعت از روزمره اش و سختی‌ها فاصله بگیرد.

در باره این رئالیتی شوها نقدهای زیادی وجود دارد. چه از نظر کیفیت و استاندارد و چه موضوع‌ها و چه حتی استفاده بیش از حد از کلمات انگلیسی. نظر شما چیست؟

ما که خارج از آنچه در جامعه است، ‌ چیزی نمی‌سازیم. این همان ادبیاتی است که در جامعه هم وجود دارد. تازه متر و خط‌کشی هم هست که می‌گویند از این کلمات استفاده نکنید. اگر قالبی نگاه کنید باید متخصص زبان‌شناس سرصحنه باشد تا این اتفاق نیفتد.

ولی دیگر استفاده نکردن از کلماتی مثل تارگت زدن و شور شدن به جای مطمئن شدن، احتیاجی به زبان‌شناس ندارد.

درست است. ولی این‌ها فرمول‌ها و ادبیات یک بازی است. همانطور که شعر حافظ به زبان فارسی زیباست و نمی‌توانید آن را ترجمه کنید و همان زیبایی را داشته باشد. در بازی‌های قدیمی‌کلماتی وجود دارد که اگر آنها را به انگلیسی استفاده کنیم، ‌ مسخره می‌شود. بازی مافیا هم یک بازی روسی است و از جای دیگری نشئت گرفته است. از نظر کیفیت هم هرچیز تازه ای با نقد روبه‌رو می‌شود. خود من سری اول مافیا را دوست نداشتم. می‌گفتم یعنی چه که یک عده آدم جمع شوند و دعوا کنند. ولی امروز می‌گویم خیلی بازی جالبی است و خودم هم گاهی در کافه بازی می‌کنم. با این بازی مرز بین دروغ و حقیقت را می‌فهمید. می‌فهمید چه کسی می‌تواند دروغ بگوید و شما متوجه نشوید. اگر از بچگی این‌ها را یاد ما می‌دادند، ‌ خیلی بهتر بود. ضمن این که مردم احتیاج به سرگرمی‌ دارند. این خیلی خوب است که خانواده‌ها کنار هم این بازی را انجام دهند و تحلیل را یاد بگیرند.

کد خبر 812692 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی تلویزیون - صدا و سیما

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: بازیگران سینما و تلویزیون ایران فیلم و سریال ایرانی تلویزیون صدا و سیما شبکه نمایش خانگی برای مخاطب شخصیت ها یک شخصیت فصل دوم یک بازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۱۴۴۹۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رفتار آموزنده وحید شمسایی بعد از سوت بازی

به گزارش ورزش سه، در حالیکه بازیکنان تیم ملی فوتسال مقابل ازبکستان فرصت‌های گلزنی بسیار زیادی را هدر دادند و تیر دروازه و درخشش دروازه‌بان حریف مزید حساسیت مسابقه و کشیده شدن آن به ضربات مرگبار پنالتی شد، بعد از سوت پایان بازی وحید شمسایی به سمت بازیکنان تیم ملی ازبکستان رفت و آنها را دلداری داد.

بعضی شاگردان لوپز اسپانیایی که با دوندگی و بازی درگیرانه موفق شدند بازی را به ضربات پنالتی بکشند بعد از درخشش باقر محمدی و مهار دو پنالتی که ایران را برنده و راهی دیدار فینال کرد در میانه سالن بانکوک آره‌‌نا گریه کردند که وحید شمسایی به جای شرکت در جشن شادی شاگردانش به سمت آنها رفت و تلاش کرد آنها را آرام کند.

این رفتار شمسایی که شب بسیار سخت و پرفشاری را از سر گذراند ارزشمند بود و نشان داد که او هر روز به مربی پخته‌تری تبدیل می‌شود.

دیگر خبرها

  • رفتار آموزنده وحید شمسایی بعد از سوت بازی
  • یک داستان عاشقانه از پارسا پیروزفر و حواشی‌اش
  • داستان تیتراژ سریال دلیران تنگستان
  • آسیب دیدن سعید آقاخانی در سریال «نون خ»
  • اجرای نمایش تشریفات ساده در تماشاخانه ماه در اصفهان
  • اجرای نمایش تشریفات ساده در تماشاخانه ماه در عمارت سعدی اصفهان
  • عمو کاووس نون خ چگونه بازیگر شد؟!
  • گزارش تصویری | قاب‌های ماندگار
  • چرا دیگر از دیدن سریال‌های «نون. خ» و «زیرخاکی» نمی‌خندیم
  • چرا دیگر از دیدن سریال‌های «نون. خ» و «زیرخاکی» نمی خندیم